مراسم تقدير از المپيكيها برگزار شد و جاي خالي تو حس ميشد. دوست داشتي در اين مراسم بودي؟
بدون شک همينطور است. هر ورزشكاري هميشه با يك آرزوي بزرگ تمرين ميكند و آن، درخشش در المپيك و رسيدن به مدال اين رقابتها است. من نیز هميشه به المپيك فكر ميكردم و آرزو داشتم ابتدا بتوانم روزي اين ميدان مهم و بزرگ را تجربه كنم و در گام دوم شرايطي فراهم شود كه روي سكو بروم. اما هميشه آرزوهاي آدمی به طور تمام و كمال محقق نميشود.
پيش از المپيك چه انتظار و پيشبينياي از عملكرد خودت داشتي؟
كمي استرس داشتم كه چه نتايجي در المپيك ميگيرم. اما با انگيزه تمرين كرده بودم و تمام تلاشم اين بود با صددرصد آمادگي پا به آوردگاه ريو بگذارم. كارشناسان و مربيان نیز اعتقاد زيادي به من داشتند و مدام به من اعتماد به نفس ميدادند. من بسیار زود از مسابقات المپيك حذف شدم؛ آن هم در مبارزهاي كه به راحتي ميتوانستم برنده آن باشم. من در چندصدم ثانيه پيروزي را با شكست عوض كردم و اين برايم عذاب آور بود. من قهرمان جهان بودم و همه از من انتظار داشتند كه در المپيك خوب كار كنم و اگر قرار نيست مدال بگيرم ،دست کم مقابل يك تكواندوكار ضعيف به آن زودي حذف نشوم.
بعد از آن شكست و در كل نمايش ضعيفي كه كاروان تكواندو در المپيك داشتند و هجمههايي كه به تكواندوكاران ميشد، شرايط براي تو چگونه پيش رفت؟
بسیار سخت بود. شايد تنها واژهاي كه بتوانم براي حال و روز آن روزهايم استفاده كنم همين باشد؛ سخت! بله سخت بود. البته انتظاري كه ورزشدوستان و اهالي ورزش از تكواندوكاران داشتند، انتظار بيجايي نبود. اما به نظر من بايد اين را پذيرفت كه ورزش دو رو دارد. يك روي آن پيروزي است و روي ديگر شكست كه متاسفانه براي من در نخستين تجربه المپيك روي شكستش را نشان داد. با تمام اين تفاسير من از ميدان المپيك تجربه بزرگي كسب كردم. شايد دستيابي به برخي تجربهها خيلي گران تمام شود اما ميارزد. من هنوز فرصت كافي دارم كه المپيكهاي ديگري را نیز تجربه كنم و براي موفقيت در مسابقات پيش رو هر چه در توان دارم، انجام ميدهم. المپيك بعدي براي من نتايج بهتري به همراه خواهد داشت. البته حسرت المپیک ريو، تا همیشه برروی دل من باقي ميماند و هیچ وقت آن چندثانیه آخر که میتوانست همه چیز تغییر کند را فراموش نمیکنم.
بعد از المپيك البته ناكاميهاي تكواندو ادامه داشت!
متاسفانه بعد از المپيك در مسابقات جام جهاني باكو و گرندپريكس شركت كرديم كه در هر دو تورنمنت نتايج خوبي به دست نيامد. ما با مقانلو 6 هفته تمرین کردیم و بعد به باکو اعزام شدیم. مسابقاتي كه واقعا در آن افتضاح كار كرديم. همه بچه ها در ابتداي مبارزات خود با حريفان روحيه خوبي نداشتند و انگار خود را براي باختن آماده كرده بودند! در گرندپریكس نیز خوب نبودیم. به جز سجاد مرداني كه موفق به كسب مدال طلا شد ،همه بد بوديم و يكي پس از ديگري حذف شديم. دركل روزهاي بدي به تكواندوي ايران گذشت كه اميدوارم ديگر تكرار نشود.
حالا با تغيير در كادر فني و حضور مهديبيباك به عنوان سرمربي، فكر ميكنيد شرايط چگونه پيش برود؟
در بين نفراتي كه نامشان به عنوان سرمربي تيممليايران مطرح ميشد، بيشك مهدي بيباك، بهترين گزينه بود. من هميشه مهدي بيباك را الگوي خودم ميدانستم و او هميشه ورزشكار محبوب من بود. حضور او روي نيمكت سرمربيگري ايران، بهترين اتفاق ممكن براي تكواندو ايران است. اميدوارم همه چيز در ادامه هم خوب پيش برود.
برنامههاي تو براي ادامه راه تكواندو چيست؟
من اهداف بزرگي در سر دارم. هر ورزشكاري با اميد و هدف زنده است. من نیز مانند همه از امروز به المپيك بعدي فكر ميكنم و در تلاش هستم در تمام تورنمنتهاي پيش رو عالي نتيجه بگيرم. روزهاي تلخ گذشته بايد براي من تنها تجربه باشد و بس.
تمرينات شما آغاز شده است. همه چيز خوب پيش ميرود؟
خوشبختانه همه چيز خوب است. دو روز است كه تمرينات خود را آغاز كردهايم تا خود را براي مسابقات قهرماني جهان كه تير ماه 96 در كشور كرهجنوبي برگزار ميشود، آماده كنيم. البته پيش از اين مسابقات قرار است در تورنمنتهايي نیز شركت كنيم تا با قدرت در مسابقات جهان حضور پيدا كنيم. تك تك نفرات تيمملي با انگيزه هستند كه اتفاقات بد رخ داده در چند ماه اخير را جبران كنند.